و مــَن می روَم ...
کـه بچـِشَم طعم ِ دوبـاره آغاز شدن را و
یــا تمــام شدن را ...
کــه فــارغ از تمــام ِ تـــو
چنــد وقتــی را ســَر کنــَم ...
که ببینَــم میشـَود , یــادَت دیـگر پـَرسـه نزند در مـَن و
تمــآمَت فرامــوش شـود در ذهنـَم ...
کـه بچـِشَم طعم ِ دوبـاره آغاز شدن را و
یــا تمــام شدن را ...
کــه فــارغ از تمــام ِ تـــو
چنــد وقتــی را ســَر کنــَم ...
که ببینَــم میشـَود , یــادَت دیـگر پـَرسـه نزند در مـَن و
تمــآمَت فرامــوش شـود در ذهنـَم ...

+ نوشته شده در دوشنبه چهارم دی ۱۳۹۱ ساعت 18:18 توسط rojin
|
خوش اومدید